خوشخطی از جمله صفاتی است که برخی آن را ارثی میدانند. میتوان شواهدی برای اثبات این مدعا یافت. اما ذاتی بودن خطخوش به آن معنا نیست که این صفت قابل یادگیری نباشد. در واقع میتوان از ابتدا که بچهها دبستان میروند، با توجه به یک رشته ملاحظات و انجام تمرینهایی چند، دانشآموزان را به اهمیت خط خوش واقف و این قابلیت را در آنان تقویت کرد. در مطلبی که در پی میآید، آموزگاری توصیههایی را برای واداشتن دانشآموزان از بدخطی و تشویق آنان به خوشخطی عرضه میکند. مخاطب برخی از این توصیهها آموزگاران و والدین و برخی دیگر خود دانشآموزان است. نویسنده معتقد است توجه به نگارش دانشآموزان از همان سالهای اولیه دبستان مورد توجه قرار بگیرد.
پرورش قابلیت خوشنویسی در بچهها میتواند امتیازی چشمگیر در بزرگسالی برای آنان به همراه داشته باشد. هر چه باشد، خوشخطی از جمله صفاتی است که همواره مورد توجه بسیاری قرار میگیرد. پس اگر میخواهید فرزندتان خوشخط شود، به این نکات توجه کنید:
علل بدخطــــی
* توجه نکردن دانشآموزان به خط زمینه دفتر و تخته کلاس.
* اضطراب و نگرانی دانشآموزان هنگام نوشتن.
* نداشتن اعتماد به نفس هنگام نوشتن.
* نداشتن آمادگی جسمانی، روانی، روحی.
* وجود اختلالات یادگیری در دانشآموزان.
* نداشتن هدف و انگیزه برای زیبانویسی.
* مواجه شدن دانشآموزان با حجم زیاد تکالیف.
* تندنویسی تکالیف.
* استفاده از خودکار، رواننویس و وسایل مشابه آن.
* آشنا شدن دانشآموزان در کلاس اول با خط نسخ ماشینی، این امر سبب میشود در کلاسهای بالاتر به سختی بتواند خط نستعلیق را جایگزین خط نسخ کند.
* خط نسخ کتابهای درسی دوره ابتدایی.
* اتلاف وقت هنگام نوشتن خط نسخ مانند کلمه (محمد) اگر همین کلمه را دانشآموز با خط نستعلیق بنویسد سرعت بیشتری خواهد داشت.
* بیتوجهی به هنر.
* خط نسخ روی کاغذ حجم بیشتری میگیرد، اما واژگان در خط نستعلیق جای کمتری اشغال میکنند.
* خط نسخ به سبب نداشتن سیرهای دایرهای و انحناها و قوسهای موجود در مفردات و کلمات صرفاً یادگیری در خواندن و نوشتن را تسهیل میکند و تأثیری در خوشنویسی ندارد.
* فشردگی برنامه کلاسی در یک نیمروز و فشار بر دانشآموزان به سبب دو یا چند نوبتی بودن مدرسه.
* استفاده از ابزار نامناسب از جمله مداد کوتاه و کاغذ بدون خط به خصوص در پایههای اولیه ابتدایی.
* بیدقتی هنگام نوشتن و رعایت نکردن هم شکلی، هم اندازه و هم فاصله بودن واژگان.
* بیدقتی برای تمیز و مرتب نوشتن.
* تراکم بیش از حد شاگردان در کلاس و نداشتن فضای مناسب و کافی برای نوشتن.
* دادن تکالیف نامناسب و بدون تناسب با توانایی کودکان.
* بیاعتنایی اغلب معلمان ابتدایی به استفاده از خط نستعلیق و آموزش آن.
* واکنشهای منفی و نامناسب بعضی معلمان در برخورد با نوشتههای دانشآموزان.
* جدی نگرفتن یادگیری خط از طرف خانواده و مدرسه و نبود مراقبتهای لازم.
* نبود انگیزه، حوصله و دانش لازم نزد برخی معلمان ابتدایی برای آموزش خط به دانشآموزان.
* بدخطی بعضی از والدین، سرمشق نامناسبی برای کودکان است.
* دادن سرمشقهایی با رسمالخط نامناسب به دانشآموزان.
* ندانستن روش و راهکارهای، خوشنویسی و اجرا نکردن تمرینهای لازم.
* قرار دادن چپ دست و راست دست در کنار هم هنگام نوشتن.
* بیتوجهی به زیبایی هنری خط که باعث تقویت روح لطیف در کودکان میشود.
* نبود دستورالعمل مشخص و روشنی برای آموزش خط نستعلیق به منظور تکرار و تمرین دانشآموزان.
راهکـــارهای رفـــع بدخطـــی
برای رفع بدخطی دانشآموزان، از سوی معلمان و پژوهشگران راهکارهای فراوانی معرفی شده است که به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
* در کلاس اول ابتدایی از مجربترین و علاقهمندترین معلمان استفاده شود.
* تمهیداتی به عمل آید که معلم درس اول بتواند در حین آموزش از ابزارهای سمعی بصری استفاده کند.
* معلمان با اصول صحیح نوشتن آشنا و دارای خط خوش باشند.
* برای معلمان در زمینه خط نستعلیق دورههای کارآموزی آموزش ضمن خدمت گذاشته شود تا پس از دیدن دورههای لازم، در کلاس حضور یابند.
* انگیزه آموزش خط زیبا به دانشآموزان در معلمان تقویت شود.
* معلمان در مورد خط بچهها را توبیخ نکنند.
*معلم با رفتار خود در میان دانشآموزان تبعیض قایل نشود.
* با رسیدگی انفرادی به نوشتههای کودکان ضعیف دلیل بدخطی بررسی و برای برطرف کردن آن تمهیدات لازم اندیشیده شود.
* علاقه و انگیزه برای صحیح نوشتن و زیبانویسی را در کودکان تقویت کنند.
* به تفاوتهای فردی و نقاط قوت و ضعف دانشآموزان توجه شود.
* مقدار تکالیف با توانایی کودکان تناسب داشته باشد.
* تکالیف هدفدار باشد و باعث تقویت قوای ذهنی کودک شود.
* تکالیف به گونهای باشد تا تمرین و تکرار آنها باعث تثبیت یادگیری شود.
* تکالیف به صورت مستمــــر مورد رسیدگــی معلم قرار گیرد و او از تشویق و تذکر استفاده کند.
* اهمیت انجام دادن تکالیف نوشتنی برای کودک مشخص باشد.
* از الفاظ مناسب و زیبا مانند بسیار خوب، عالی، آفرین فرزندم و ... در تأیید نوشتههای کودکان استفاده شود.
* هرگز نباید تکالیف دانشآموزان را خط زد، زیرا انگیزه زیبا نوشتن را در آنها از بین میبرد.
* در نوع تکالیف تنوع وجود داشته باشد تا رغبت انجام دادن آن در دانشآموز ایجاد شود.
* بعضی اشتباهات دانشآموزان چشمپوشی شود و او مورد راهنمایی قرار گیرد.
* هدف از نوشتن به صورت خط نستعلیق برای دانشآموزان روشن باشد.
* دانشآموزان به خط زمینه دفتر و تخته کلاس توجه کنند.
* دانشآموزان به جهتهای حرکت در نوشتن مانند بالابه پایین، راست به چپ و زیر خط دقت کنند.
* کودک مداد را به طور صحیح در دست بگیرد و برای نوشتن، از ابزار مناسب استفاده کند.
* با رعایت نظم و پاکیزگی صفحه دفتر خود را کثیف نکند.
* زیاد درشت و زیاد ریز ننویسد و به یک اندازه نوشتن عادت کند.
* در آغاز نوشتن از دفاتر خطدار استفاده کند تا بتواند در مراحل بعدی بدون استفاده از خط زمینه مطلب خود را در خطی مستقیم و درست بنویسد.
* دانشآموزان عادت کنند واژگان را یکسره و یک باره بنویسند و سپس نقطههای حروف هر کلمه را بگذارند.
* بهتر است تا زمانی که شاگردان به درست نوشتن عادت کنند، تکالیف خود را در کلاس و زیر نظر مستقیم معلم انجام دهند.
* دانشآموزان نوشتن واژگان دیگر را نیز تمرین کنند و نوشتن کلمات و رونویسی مختص به کتاب نباشد تا درست نوشتن کلمات دیگر را نیز یاد بگیرند.
* از وضع خانوادگی، مالی، فرهنگی، تواناییها، حالات روحی روانی، عاطفی و بهداشتی دانشآموزان اطلاعات کافی در دست باشد، زیرا گاهی انگیزههای بدخطی ناراحتیهای روحی عاطفی و فرهنگی است.
* یک رسمالخط یک دست و یکسان به خط ریز نستعلیق یا شبیه آن برای سال اول در نظر گرفته شود.
* کتب درسی با رسمالخط تلطیف شده خط نستعلیق چاپ شود.
* نگاه کردن به خط نستعلیق(مشق نظری) تأثیر زیادی در خوشنویسی دارد. بنابر این بهتر است از پایه اول دانشآموز با این خط آشنا شود.
* به ساعت خوشنویسی اهمیت بیشتری داده شود.
* از رسمالخطهای تحریری برای تقویت مهارت دانشآموزان در نوشتن استفاده شود(مانند تمرینهایی برای پر رنگکردن کلمات تحریری، کپی کردن از روی آنها جهت تمرین، شبیهسازی به طور مستقیم از طریق نگاه کردن(مشق نظری) و عمل سایهزدن).
* برای استفاده از خط نستعلیق به صورت مداوم و مستمر تأکید شود.
مهین یونسزاده مطلبی
چند روش دیکته
1) املا به صورت گروهی. به این شکل که بچهها را به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم میکنیم و در هر گروه، هر خط را یک نفر از گروه مینویسد و در انتها نمره گروهی میدهیم و آن املا در پوشه کار گروهها قرار میگیرد.
2) هر گروه یک متن املا با کمک تمام اعضای گروه خود مینویسد و ما املای همه گروهها را جمعآوری کرده و میخوانیم و سپس یا بهترین متن دیکته را به کل کلاس میگوییم و یا از هر گروه یک پاراگراف انتخاب کرده و دیکته تلفیقی تهیه کرده و به کل کلاس، دیکته میگوییم. در این صورت متن دیکته را بچهها انتخاب کردهاند.
3) بچهها را گروهبندی میکنیم و سپس هر گروه متن دیکتهای را مینویسد و برای گروه دیگر میخواند تا آن گروه بنویسند. دیکته گروه به گروه نام دیگر این دیکته است.
4) در روش دیگر، باز بچهها به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم میشوند. 10 کلمه مهم از درس انتخاب میکنیم و از بچهها در گروهها میخواهیم که هر کدام جملهای را در ارتباط با درس بنویسند و از کلمات مهم مورد نظر استفاده کنند و هر گروه جملات خود را کنار هم گذاشته و یک متن کوتاه و زیبا بسازد.
5) در مواقعی که شاگردی ضعیف است و در املا پیشرفت چندانی ندارد، میتوان در هنگام دیکته دانشآموز ضعیف را کنار دانشآموز قوی نشاند تا بعضی از لغات را که برایش مشکل است، با مشورت بنویسد. در نتیجه دانشآموز ضعیف، هم آن لغت را به خوبی به ذهن میسپارد و هم با افت نمره به طور مکرر مواجه نمیشود. البته این روش نباید به طور تکرار و همیشگی باشد.
6) در هنگام تصحیح کردن املا، معلم صحیح لغات را نمینویسد و دانشآموزان خودشان درست لغات را از کتاب پیدا میکنند و بعد ما به آن املا نمره میدهیم. یعنی، ابتدا دور کلمات اشتباه خط میکشیم و صحیح آن را بچهها مینویسند و ما به صحیح نوشتن آنها نمره میدهیم.
7) روش دیگر این است که معلم بهتر است متن دیکته را قبل از املا برای بچهها بخواند، ولی بچهها چیزی ننویسند و تنها گوش دهند.
8) بعد از املا هم باید متن مجدداً خوانده شود، یعنی در هر املا کل متن باید سه بار خوانده شود.
9) در صورت دیگر املا، میتوان شفاهی دیکته را خواند و بچهها لغات مهم آن را هجی کنند و در هوا بنویسند.
10) نوع دیگر املا میتواند چنین باشد که شاگرد پشت سری کلمات را روی پشت فرد جلویی بنویسد و شاگرد جلویی از روش حرکت انگشتی فرد عقبی بتواند لغات را بفهمد و بنویسد که این یک نوع بازی و املا است.
11) در روش دیگر به بچهها میگوییم روزنامه با خود به کلاس بیاورند و لغات را ببرند و از لغات بریده شده یک بند املا برای ما درست کنند و بر روی ورقه بچسبانند. یا این روش میتواند به صورت گروهی هم صورت گیرد.
12) میتوان املایی را به صورت پلیکپی بدون نقطه، بدون تشدید و یا به صورت لغات ناقص به دانشآموزان داد تا آنان در جای مناسب نقطه بگذارند و یا تشدید قرار دهند یا لغات ناقص را کامل کنند.
13) میتوان دیکته را به صورت لغات صحیح و غلط در کنار هم قرار داد تا بچهها کلمه غلط را خط بزنند.
14) روش دیگر املا میتواند به صورت تصویری باشد. یعنی، شکل را به دانشآموزان بدهیم تا آنان املای صحیح آن را بنویسند.
15) املای تقویت حافظه: بدین صورت که معلم متنی را روی تخته مینویسد و سپس متن را برای دانشآموزان میخواند و سپس روی نوشتههایش روی تخته پرده میکشد و بچهها باید هر آنچه از متن فهمیدهاند را بنویسند. سپس معلم پرده را از تخته برمیدارد و بچهها متن خود را با متن تخته مقایسه میکنند و به خود امتیاز میدهند.
16) روش دیگر، میتواند استفاده از آینه باشد که کلمات را بر عکس بنویسیم و بچهها با آینه درست آن را بنویسند و یا صحیح آن را بخوانند.
17) دیکته آبکی: روش دیگر، استفاده از آب و محیط حیاط مدرسه است. بدین ترتیب که بچهها به صورت انفرادی و یا گروهی با خود آبپاش به مدرسه میآورند و با آب دیکته را روی زمین بنویسند و گروهی نوشتههای خود را تصحیح کنند.
18) روش دیگر در تصحیح املا این است که دانشآموزان با اشتباهات خود جمله بسازند و یا دیکته به صورت جملهسازی از لغات مهم درس باشد.
19) کلمات مهم یا مشکل درس را روی پارچه بنویسند و سپس با خمیر و یا نخ و سوزن کلمات را بسازند و یا بدوزند که در این صورت املا با هنر و بازی توأمان میشود (یادگیری تلفیقی)
20) دانشآموزان از اشتباهات خود در املا کلمات همخانواده، متضاد و یا هم معنا بنویسند.
21) برای آشنایی دانشآموزان با انواع صداها و لهجهها در هنگام دیکته گفتن و از این که بچهها تنها به صدا و لحن معلم خود خو نگیرند، معلم میتواند از اطرافیان خود بخواهد تا متن املا را بر روی نوار بخوانند و صدای خود را ضبط کنند و سپس آن متن را به کلاس بیاورد و بچهها از روی آن نوار دیکته بنویسند و در هنگام ارزشیابی پایانی و یا هر زمان دیگر بچهها دچار مشکل نشوند.
22) همکاران معلم میتوانند در املاهای کلاسی جای خود را تعویض کنند و به بچههای کلاسهای دیگر املا بگویند تا بچهها با انواع صداها و لحن و گویش در دیکته آشنا شوند.
23) دانشآموزان میتوانند به والدین خود دیکته بگویند و والدین در املای خود چند کلمه را اشتباه بنویسند تا بچهها آنها را تصحیح کنند و به پدر و مادر خود نمره دهند.
24) بچهها میتوانند به معلم خود دیکته بگویند. هر گروه یک پاراگراف به معلم بگوید و در انتها گروهها ورقه معلم را تصحیح کنند و یا هر گروه پاراگراف مخصوص به خود را صحیح کند. البته بهتر است معلم چند کلمه را عمداً اشتباه بنویسد.
25) برای والدین بیسواد، فرزند میتواند صدای خود را ضبط کند و از روی صدای خود به خودش دیکته بگوید یعنی صدای ضبط شده خود را جایگزین صدای اولیای خود که بی سواد هستند، نماید.
26) یکی دیگر از روشها برای تصحیح املا این است که میتوان املا را به بچهها داد تا تصحیح کنند، ولی در نهایت نمره نهایی را معلم بدهد و یا دانشآموزان تصحیح کننده با مداد کنار دفتر فرد، نمره بگذارند و بعد معلم، نمره خود را با نمرهای که دانشآموزان داده مقایسه کند.
27) معلم لغاتی را بر روی مقوا مینویسد و مقوا را به تخته نصب میکند و زمان کوتاهی وقت میدهد تا دانشآموزان کلمات را به دقت نگاه کنند و سپس مقوا را جمع میکند. در این جا بچهها هر آنچه از لغات در ذهنشان مانده است را مینویسند و ما لغات و کلمات آنان را تصحیح میکنیم تا دقت آنان سنجیده شود. 28) دانشآموزان املا را در هوا بنویسند و ما هم در هوا تصحیح کنیم نه با قلم و روی کاغذ.
29) روش دیگر املا که همراه با بازی هم است، این است که دانشآموزان با گچ روی زمین مدرسه و حیاط مدرسه دیکته بنویسند و سپس حیاط را دستهجمعی بشویند تا آثار گچ حیاط مدرسه را کثیف نکند.
30) معلم میتواند املا را بر روی چندین کارت بنویسد و این کارتها بین گروهها تقسیم شود تا تمام گروهها کارت را ببیند و سپس کارتها را جمع کرده و از روی آنها دیکته بگوید. لازم به تذکر است که روشهای املا که به عنوان نمونه بیان گردید را نباید به عنوان روش واحد تلقی کرد. اگر هر روشی بیشتر از اندازه استفاده گردد، ارزش آموزشی خود را از دست میدهد. لذا اگر معلم بنا به ضرورت و در نظر گرفتن تنوع، روشهای متنوع املا را به کار گیرد نتیجه مفیدی عاید دانشآموزان خواهد شد
بهمن فهیم بخشی
نوشتن انشاهای خلاق
افسانه علی پاشازاده
انشاء به معنی ایجاد کردن، پرورش دادن، ابداع و خلق کردن است و آنچه را که امروزه فن انشاء گفته میشود از نخستین معنای آن(ایجاد)گرفته شده است. انشاء به معنی نظم دادن به فکر به معنی ایجاد کلام و سخن و نگارش آن است. معادل فارسی انشاء دبیری است که به معنی منشیگری و کتابت میباشد.در اصطلاح ادبیات انشاء عبارت از نگارش جملات و عباراتی است که افکار نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند که خواننده آنها را به سهولت بفهمد و برایش خوشایند و مطلوب باشد.
هدفهــــای آمـــوزش انشـــا
1)دانشآموزان بتوانند آنچه را که میاندیشند و میخوانند به دیگری بگویند و بنویسند.
2)دانشآموزانی که تخیل قوی و استعدادی بیشتر در نویسندگی دارند بشناسیم و در مسیری صحیح هدایت کنیم.
3) پرورش قوه استدلال،تفکر و دقت دانشآموزان و وادار کردن آنها به درست دیدن و شنیدن،سپس دیده و شنیده خود را به طرز ساده و روشن بیان کردن و نوشتن است.
روش آمـــوزش انشا
زمینه یادگیری انشاء مانند کودکی میماند برای سخن گفتن،غذا خوردن،راه رفتن از ساده به مشکل نیاز به کمک بسیار ما دارد این دانشآموز و یا نوآموز برای اینکه بهتر بنویسد و بهتر بیان کند و مطالب را آنچه که هست بازگو کند نیاز به کمک و راهنمایی و هدایت ما دارد.
* پایه نوشتن صحیح و مستقل از همان کلاسهای اولیه گذاشته میشود.دانشآموزان از سال اول تحصیل میآموزند که چگونه منظور خود را درست بیان کنند در کلاس دوم علاوه بر جملهسازی و تکمیل جملههای ناقص،با کلمههای آشنا جواب سؤالات را به صورت کتبی مینویسند و از کلاس سوم نوشتن انشاء عملاً آغاز میگردد و دانشآموزان ابتدا برای هر انشاء طرحریزی مینمایند و این طراحی در مرحله اول به طور شفاهی انجام میگیرد و بعد به صورت کتبی درمیآید.
* برای دانشآموزان انشاء آموزگاران باید دانشآموزان را هدایت و راهنمایی کنند که شاگردان نظم فکری داشته و در مشاهدات خود دقیق باشند،درست بیندیشند،خوب بیان کنند و به قاعده بنویسند. تنها دادن موضوع برای نوشتن انشاء کافی نیست دانشآموزان لازم است که بیاموزند که قبلاً فکر کنند و ریزهکاریها را دقیق مشاهده نمایند و پس از آنکه فکر و مایهای برای نوشتن پیدا کردند ما به کارگیری اصول نگارشی را که از آموزگار خود فرا گرفتهاند شروع به نوشتن انشاء نمایند.
* یکی از شرایط نوشتن انشاء تسلط و مهارت یافتن در خواندن است برای این کار یکی از بهترین روشها جمع کردن کتاب داستان دانشآموزان و دادن کتابها به دانشآموزان که آن کتابها را نخواندهاند و به همین ترتیب تا همه دانشآموزان در مدت یکی دو هفته متوالی بتوانند تمامی کتاب داستانها را بخوانند و خلاصهی آن را در دفتر خود بنویسند.گاهی اوقات نوآموز نمیتواند فکر خود را روی موضوعی متمرکز کند و یا مایه ذهنی لازم و کافی در آن زمینه ندارد.در این صورت معلم میتواند معانی و مفاهیم را به او القاء کند و شاگرد به آن معانی لباس مناسب بپوشاند و به صورت مکتوب درآورد.
یک تذکـــــر مهــــم در نوشتن انشــــا
دانشآموزان باید بدانند همانطوری که در صحبت کردن نباید از موضوع خارج شد بیمورد سخن گفت و یا زیاد حرف زد،در نوشتن هم باید از حاشیهرویهای بیموقع و آوردن جملههای پرلفظ و بیمعنی خودداری کرد. امروزه نوشتهای پسندیده است که دارای جملههای کوتاه و رعایت مساوات در کلام باشد.
* در نوشتن انشاء باید از بازی داستانسازی نیز استفاده کرد داستانهای نیمه تمام که دانشآموز باید ادامه داستان را خود از فکر و ذهن خود بسازد و یا این روش را به صورت بازی دربیاوریم یکی از دانشآموزان داستانی را شروع میکند و پس از گفتن یکی دو جمله نوبت به دانشآموز دیگر میرسد که دنبالهی داستان را بگوید همینطور تا آخر،تا داستان تمام شود در این بازی علاوه بر تقویت سرعت انتقال و تخیل اطفال،قدرت حفظ،رشته منطقی کلام نیز در آنها پرورش مییابد.
* در درس انشاء به رغبت و علاقه دانشآموزان و مفید بودن آنچه آموخته میشود باید توجه بیشتری داشت داشتن روزنامه دیواری،تهیه لوحههای مختلف کمک مؤثری به انشاء دانشآموزان میکند،چون موضوعات توصیفی با محسوسات و مشاهدات و تجربههای کودکان بستگی پیدا میکند با علاقه و رغبت بیشتری مینویسند.
محل مناسب نوشتن انشا (کلاس یا منزل)
معلمینی که تنها به تعیین موضوع انشاء بسنده میکنند و از دانشآموزان میخواهند که در منزل انشاء بنویسند و در جلسه بعد در کلاس بخوانند و مجدداً موضوعی دیگر برای جلسه آینده معین میکنند باعث می شوند که تعدادی از دانشآموزان از اولیای خود کمک بگیرند و تعدادی اصلاً ننویسند و یا تنها به نوشتن چند جمله تکراری و بیسر و ته اکتفا کنند. بهترین راهحل برای نوشتن انشاء ابتدا هر درسی که داده میشود معلم باید هم خانواده و مخالف و هم معنی کلماتی که در آن درس وجود دارد برای دانشآموزان یاد بدهد بعد از چند درس دانشآموز دیگر مثل قبل از معلم تقلید نمیکند بلکه جلوتر از معلم این کلمات را پیدا کرده و سعی در یادگیری این کلمات میشود و این کار به صورت بازی درمیآید.بعد از چند جلسه بعضی از کلمات هر درس را مشخص کرده و به صورت جمله در کلاس مینویسند و برای بقیه دانشآموزان آنها را میخوانند و یا احیاناً در پای تخته مینویسند تا با کلمات و جملات بیشتری آشنا بشوند در جلسات بعدی موضوعی به دانشآموز گفته میشود که در کلاس در مورد آن موضوع فقط به صورت جملههای کوتاه بنویسند و بعد از چهار ماه به دانشآموز کلمه انشاء را بیان میکنیم و در مورد انشاء بیشتر صحبت میکنیم و نکاتی که در مورد موضوعی خاص مربوط میشود مشخص میکنیم و به نوشتههای جملهسازی خود نظمی منطقی داده و به صورت یک نوشته کامل درمیآوریم و مطالب دانشآموزان باید در قالب جملات کوتاه و کامل در مورد آن موضوع بیان شود.
* در کلاسهای چهارم و پنجم شاگردان را به استفاده از تشبیهات زیبا تشویق میکنیم.در کلاس اول و دوم انشاء شامل جملهنویسی درباره کلمه یا تصویر میباشد و گاه کامل کردن جمله و انشاء از کلاس سوم شروع میشود.دانشآموزانی که نمیتوانند انشاء را بنویسند و نمیدانند چگونه شروع کنند معلم میتواند به آنها کمک کند تا در کار نوشتن راه بیفتند که برای موضوع تعدادی سؤال به آنها بدهد تا پاسخ به آن سؤالات مطلب نوشتهی ایشان باشد در نوشته باید قواعد درستنویسی رعایت گردد.هر مطلب انشاء را در بند یا پاراگرافی جداگانه بنویسند خوب است اگر نوشته یا ابیات مناسب و یا ضربالمثل همراه باشد.
مــــوضــــوع انشــــــــا
وظیفه معلم در درجه اول انتخاب موضوعی مناسب کلاس برای انشاء است در کلاسهای پایینتر بسیار ساده و آسان است ولی رفته رفته موضوعها پیچیدهتر میشود.
موضوع اول: سادهترین موضوع،انشایی است که زیاد احتیاج به تفکر و تعقل نباشد مثل یک توصیف کلاس،در این حالت شاگرد آنچه را که به چشم خود میبیند به صورت جملات کوتاه به روی کاغذ میآورد.اگر این موضوع برای بعضی از دانشآموزان مشکل بود و ندانستند که از کجا و به چه ترتیب شروع کنند معلم میتواند با توصیف شفاهی آنها را راهنمایی کنند تا بتوانند بنویسند .
موضوع دوم: تبدیل شعر به نثر است که به زبانی ساده و به زبان امروزی نوشته شود که در کلاس سوم به دانشآموزان داده میشود.
موضوع سوم: موضوعات اجتماعی مثل وظیفه پلیس و خیابان که علاوه بر چشم بینا،به قوه فکر و استدلال نیاز هست در پایه چهارم به دانشآموزان گفته میشود.
کمکم باید از محسوسات کاست و به محتویات افزود و از موضوعهای اجتماعی به سوی موضوعهای اخلاقی رفت و به تدریج آنها را به اندیشیدن و مدد گرفتن از تجمل واداشت البته مسایل اخلاقی و آنگونه که خود احساس کردهاند مینویسند که در اوایل کلاس پنجم به دانشآموزان گفته میشود.
در اواخر کلاس پنجم موضوعات ادبی فلسفی و موضوعهای جامعه مانند قصهنویسی و رماننویسی به دانشآموز گفته میشود اما نگارش این موضوعهای جامع،کار هر شاگردی نیست،علاوه بر آموختن فنون نگارش و تعقل و استدلال و توصیف،استعدادی خاص میخواهد. در پایه سوم خلاصهنویسی که میتوان یک درس یا متنی را به صورت خلاصه بنویسند گاهی میتوان یک تصویر یا سلسله تصاویر موضوع انشاء قرار داد و از شاگردان خواست که در مورد این تصاویر مطلب بنویسند. نکات بهداشتی را از کودکان بخواهیم مثل(چرا مسواک میزنید؟)
در پایه سوم به دانشآموز یادآور میشویم که بهتر است نوشته خود را با یک جمله بهتر تمام کنیم و اگر دانشآموزان مطالب جالبی بیان کرده اما جملههای او ناصحیح است میتوانیم تذکر لازم را در پایین صفحه بنویسیم و به فکر و اندیشه او نمره بدهیم.
یک نکتــــــــه مهــــم
در تمامی پایهها برای این که دانشآموزان با نوشتن بیشتر آشنا بشوند باید به کتاب بنویسیم بیشتر اهمیت بدهیم چون تمامی نکاتی که در بنویسیم وجود دارد علائم و نشانههایی هستند که در نوشتن انشاء به ما کمک میکنند و به تک تک تمرینات اهمیت داده و به دانشآموزان یاد دهیم.مثل موضوعهایی در مورد رعایت علائم دستوری در نوشتن.
نکات مهــــم در نوشتن انشــــا
در مورد کلمهی ایجاز(مختصرگویی) را بیشتر توضیح دهیم باید مختصر نوشتن را در نوشته مراعات کنیم و کلمهها و جملههای زائد را حذف کنیم و به درازا کشیدن کلام یا به کار بردن کلمات زائد خودداری کنیم و علامتگذاری را در نوشته مراعات کنیم. وجود مقدمه در نتیجهگیری در تمامی انشاءها الزامی نیست. کلمات را در نوشتن خود به صورت کتابی به کار ببریم و از نوشتن به صورت محاورهای و شکسته خودداری بکنیم.
انــــــــواع انشــــا
1) توصیفــــی یا وصفــــی:
سادهترین نوع انشاء است دانشآموز چیزهایی را که در اطراف خود میبیند یا میشنود یا احساس میکند وصف و تعریف مینماید.
2) گزارشنویســـی:
برخی گزارشنویسی را نوعی انشای نقلی به حساب میآورند.
وقتی دانشآموزان به گردش علمی میروند معلم میتواند از آنها بخواهد که گزارش از آن روز تهیه کند.غالباً برای تهیه گزارش نیاز به تحقیق،سؤال و جستجو میباشد.
3) انشای نقلــــی:
برای بیان سرگذشت خود یا دیگران به کار میرود یا معلم میتواند برای آموزش انشای نقلی تمرینات زیر را انجام دهد داستانگویی،نوشتن خلاصه متن خوانده شده نوشتن خلاصه کارهایی که در زمان معینی انجام شد مثلاً روز جمعه چه کار کرده.
4) برگرداندن شعــــر به زبان ساده و نثــــر امروز:
معلم میتواند شعرهای مناسبی را از کتاب فارسی یا خارج از کتاب به دانشآموزان داده و بخواهد که اشعار را به نثر ساده امروز بنویسند شاگردان باید توجه کنند در این نوع نوشته از حاشیه رفتن خودداری کنند و تنها مفهوم را به زبان ساده و گویا و کوتاه بنویسند.
5) انشای تخیلـــی:
محصول ذهن و ساخته و پرداخته افکار دانشآموز است و غالباً اساس خارجی ندارد این نوع انشاء فرصتی است برای شناخت افکار دانشآموز و گرایشات درونی او که در چه دنیایی و آرزوهای درست و غلط او چگونه است.معلم میتواند شروع داستانی را بگوید و دانشآموزان آن را تمام کنند یا از شاگردان بخواهیم قلم،کاغذ،دفتر یا تخته سیاه و سرگذشت اشیاء را بیان کند.
6) خلاصهنویســـــی:
موجب پرورش قدرت نویسندگی و گسترش از کودکان میشود و آنها را آماده میکند که در موقع لزوم بخوانند اصل مقصود یک درسی یا یک مقاله را استخراج نمایند.
7) نامه نگـــــاری:
نامه بیان کتبی موضوعی است برای مخاطبی که حضور ندارد نامهای را که ما مینویسیم معرف شخصیت فرهنگ،ادب و ذوق و سلیقه ماست و باید همان اثر را در مخاطب بگذارد که شخصیت خود ما میگذارد.
8) انواع نامه:
نامههای خصوصی-نامههای رسمی و اداری
داشتن حاشیه سفید نامهها الزامی است حاشیه سمت راست بیشتر از سمت چپ است.
در نامههای اداری گذاشتن تاریخ در بالا گوشه سمت چپ لازم است.
نامههای خصوصی باید ساده و بیانکننده روح صمیمیت و یکرنگی باشد.اما در نامههای اداری جنبه رسمی بودم مراعات میشود و نامههای اداری نباید خودمانی نوشته شود.
برای نوشتن نامه نباید از مداد استفاده کنند.
نامههای اداری یا رسمی را میتوان تایپ کرد اما اگر نامه دوستانه را تایپ کنیم نشانه بیصمیمیتی ما نسبت به گیرنده نامه خواهد بود.
قواعد علامتگذاری:
علامتگذاری در نامه مانند هر نوشته دیگری رعایت می شود.
کلماتی را در نوشته خود به کار بریم که معنی آنها را میدانیم و اگر معنی کلمهای را نمیدانیم بهتر است به فرهنگ لغات مراجعه کنیم و غلط املایی در نوشته نداشته باشیم.اگر برای کسی نامه مینویسیم لازم است نشانی ما را داشته باشد.نشانی در زیر متن نامه بنویسیم.در نامه اداری نام و نام خانوادگی و امضا الزامی است.
ارکان یک نامه
هر نامه شامل چهار بخش اصلی است:
1) عنوان
2) شروع نامه
3) متن نامه
4) عبارت پایان نامه
نامه اداری حاشیه سفید در سمت راست در نامه اداری گاه اسم دقیق اداره یا سازمان و گاه رئیس که اداره را مخاطب قرار میدهند. مثال:ریاست محترم اداره آموزش و پرورش متن نامه اداری کوتاه و ساده باشد.ذکر مطالب اضافی خودداری گردد.
مشخصات موضوعات انشاء در دوره ابتدایی
1) داشتن علاقه
2) داشتن اطلاعات
3) محدود و معین بودن موضوع انشاء
4) موضوعات باید مربوط به محیط زندگی و مسائل روز باشد.
5) وصف یک تصویر
6) چند کلمه که معانی آنها به هم نزدیک است.
تهیه و تنظیم طــــــــ-رح انشا
قدمهایی که در مراحل اولیه برای تنظیم طرح و نوشتن انشاء برداشته می شود:
1) انتخاب موضوع
2) یادداشت نکتههای مختلف درباره آن
3) دستهبندی نکات
4) منظم کردن مطالب به ترتیب منطقی
5) صحبت کردن
6) نوشتن انشا
مشکلات نوشتن انشاء در دوره ابتدایی
1) عدم داشتن مطلب
2) عدم توسعه کتابخانه دبستان و کلاس
3) عدم شرکت دادن بچهها در مجالس عمومی،سخنرانی،نماز جمعه،گردشها و بادیدهای علمی سطح آگاهی آنها را کاهش میدهد.
4) عدم فراهم نکردن زمینههای مساعد و واقعی برای اجبار یافتن به نوشتن مانند شرکت در تهیه روزنامهدیواری،نوشتن نامه و دادن پیام کتبی به خانواده
5) عدم گنجینه لغات کودکان
6) عدم آموختن کلمات هم خانواده،متشابه و متضاد و افزایش لغات آنها
7) عدم آشنایی به سبک و الگوی خاص که بهترین نمونه همان متون دروس کتابهای فارسی است.
8) عدم تطابق موضوع انشاء با سن و فهم و علاقه کودکان
9) عدم توانایی در ترکیب کلمات و بیان احساس فکر
10) عدم آشنایی دانشآموز با چگونگی شروع انشاء
معیارهای تصحیح انشاء در دوره ابتدایی
1) آیا دانشآموز اندیشه و مطلب خاصی برای نوشتن داشته است؟
2) آیا بیان مطلب با جملات روشن و درست انجام گرفته و انشاء از غلطهای املایی و دستوری خالی است؟
3) آیا برای بیان مطلب با جملات روشن و درست انجام گرفته و انشاء از غلطهای املایی و دستوری خالی است؟
4) هر مطلبی با توجه به اهمیت آن در جای خود قرار گرفته و از تکرار مطالب خودداری شده است؟
5) آیا علائم نقطهگذاری رعایت شده؟
6) آیا زیبایی و لطافت در انشاء وجود دارد؟
به هر حال هر معلمی با توجه به روشی که خود در نظر دارد انشاء را تصحیح میکند ولی یک راه خوب و مناسب که تلفیقی از روشهای مختلف است. آموزگار قبلاً خود انشاها را بخواند یادآوریها و نکات لازم را در حاشیه هر انشاء تذکر دهد.نکات خوب و مثبت را در انشاها علامتگذاری کند و استخراج نماید و همچنین نقاط ضعف انشاها را معین کند.در ساعت انشاء قبل از این که انشاها خوانده شود راجع به نکات مثبت و منفی انشاها توضیح دهد(بدون این که نام کسی را ذکر کند)و دانشآموزی جنبههای مثبت را بر روی تختهی کلاس یادداشت کند و دانشآموزانی که نمره آنها از حد معینی کمتر شده موظف شوند که یک بار دیگر آن انشاء را بنویسند و عبارتهای مورد تأیید معلم را که در روی تخته کلاس نوشته شده در انشاهای خود بیاورند.