سرگروه آموزش ابتدایی

سرپرستی مدارس جمهوری اسلامی ایران ـ شبه قاره هند

سرگروه آموزش ابتدایی

سرپرستی مدارس جمهوری اسلامی ایران ـ شبه قاره هند

خلاقیت

موانع خلاقیت منبع : سایت گروههای آموزش ابتدایی بیرجند موانع خلاقیت در کودکان

مـــوانع خلاقیت در محیط

خـــانواده

1- تاکیـد بیش از حـد والدیـن بر هـــوش و حافظـه کـــودک

بسیاری از والدین، ناآگاهانه کودک خود را فقط با هدف تقویت مهارتهای حافظه ای و انباشتن ذهن وی از اطلاعات لغوی ،تربیت و هدایت می کنند و برای حافظه و هوش کودک اهمیتی بیش از حد قائل می شوند.این گروه از والدین بدون در نظر گرفتن این اصل تربیتی مهم که تنها اطلاعات عمومی و داشتن حافظه ی قوی برای تکامل و رشد فکری و باروری استعدادهای کودک کافی نیست، با اصل قراردادن هوش وحافظه کودک ،از پرورش سایر توانمندیهای ذهنی و روانی کودک خود که مهمترین آنها تفکرخلاق است، غافل می مانند.

2- ایجاد رقابت میان کــــودکان

معمولا رقابت میان کودکان وقتی پدید می آید که :
· نوعی ارزیابـــی و رتبه بندی توسط والدین وجـــود داشته باشد
· پاداش یا جایــــزه ای درمیان باشد.
معمولا کودکان چنانچه احساس کنند که کار آنها توسط والدین مورد ارزشگذاری قرار خواهد گرفت و یا به بهترین کار جایزه یا پاداش داده خواهد شد، بیش از آنکه به انجام بهتر کار بیاندیشد،به کسب آن جایزه فکر می کنند. ضمن اینکه گاهی این رقابتها به ستیزه جویی میان کودکان تبدیل می شود و سبب می گردد تا آنها نتوانند از توانایی ها و استعداد های واقعی خود استفاده کنند.

3- تاکید افـــراطی برجنسیت کــــودک

تاکید بر جنسیت کودک و تمایز قائل شدن زیاد میان دختر و پسر یکی از موانع مهم رشد خلاقیت کودکان در گروهی از خانواده هاست. در برخی از فرهنگها بسیاری از دختران و پسرانی که از تفکر هایی خلاق برخوردار هستند،به سبب ملزم شدن به رعایت پاره ای از مقررات و هنجارهای از پیش تعیین شده و هم چنین به دلیل قرار گرفتن در نقش های قالبی که فرهنگ و محیط بر آنها تحمیل کرده ،علائق و تمایلات خلاقانه خود را سرکوب می کنند و در نتیجه به تدریج دچار تعارض شده و خلاقیت آنها از بین می رود.

4- قــــرار دان قـــوانین خشک و دست و پا گیــــر در منـــزل

بسیاری از والدین برای کودک خود قوانین و مقررات خشک و محدود کننده ای نظیر تعداد ساعتهای درس خواندن در روز ،راس ساعت معین خوابیدن ،استفاده از لوازم خاص و ... قرارمی دهند . پدید آوردن چنین شرایطی در منزل و اصرار و پافشاری بر رعایت آنها از جانب کودکان ،سبب می شود کودک تدریجا به کلیشه ای و تکراری رفتار کردن عادت کند. باید توجه داشت که افکار و رفتارهای کلیشه ای و تکراری نقطه متضاد خلاقیت است .

5- عدم آشنایـــی والدین با مفهوم واقعـــی خلاقیت

عدم آگاهی و شناخت برخی والدین از فرآیند رشد خلاقیت در کودکان و مطالعه نکردن آنها در این زمینه ،سبب می شود آنها هیچگاه نتوانند برای پرورش و شکوفایی خلاقیت خود برنامه ریزی و اقدام صحیحی نمایند و به این ترتیب ناخواسته سبب می شوند استعداد های خلاق کودک آنها به هدر رود.

6- انتقاد مکــــــــرراز رفتارهای کـــودک

ارزیابی پی در پی رفتارهای کودک و زیرذره بین قرار دادن و انتقاد از کارهای او در خانواده ،آزادی ،امنیت خاطر و اعتماد به نفس کودک را مختل می سازد و ترس از اشتباه را در وی تقویت می کند.این ترس چنانچه در کودک حالت مرضی پیدا کند ،جرات ابرازهرگونه اندیشه جدید و یا انجام کارهایی که در عین خلاق بودن احتمال وجود اشتباه نیز در آنها وجود دارد را درکودک از بین می برد و به این ترتیب خلاقیت کودک که لازمه اش داشتن آزادی و امنیت خاطر در محیط خانواده و ریسک پذیری و عدم ترس از اشتباه می باشد، با مانع روبه رومی گردد.

7- بیهـــوده شمـــــــردن تخیلات کــــــودک

تخیل کودک اساس خلاقیت اوست و چنانچه تخیلات و رویاهای کودک مورد بی توجهی ،تمسخر و یا بیهوده انگاشتن از جانب والدین شمرده شود، در واقع سرچشمه خلاقیت او خشکانده شده است. محکوم کردن خیال پردازی کودک و وادارنمودن او به واقع بینی در خانواده نگرش و شیوه ای کاملا اشتباه است و برای بذر حساس و زود رنج خلاقیت کودک ،آفتی مهلک محسوب می شود.

8- عـــدم شناسایــی علائق درونــی کـــودک

بسیاری از کودکان خصوصا در سنین پایین ،از علائق و کششهای خود نسبت به موضوعات و پدیده هااطلاع روشنی ندارند و یا اینکه نمی توانند آنرا به زبان بیاورند. این موضوع از مواردی بسیار حساس بشمار میرود که باید از دوران کودکی مورد توجه والدین قرار گیرد . خانواده هایی که نسبت به این موضوع بی تفاوت هستند و سعی نمی کنند انگیزه ها و موضوعات مورد علاقه کودک خود را شناسایی وکشف کنند، ناخواسته فرصتهای زیادی را برای رشد خلاقیت کودک از وی سلب می کنند.

9- عــدم وجود حس شــــوخ طبعـــی در محیط منـــزل

شوخ طبعی از شاخصهای مهم خلاقیت به شمار میرود و وجود حس شوخ طبعی در فضای خانواده بسیار حائز اهمیت است ، زیرا مستقیما به رشد خلاقیت کودک کمک می کند. اما در خانواده هایی که فضای زندگی آنها خشک ،رسمی و جدی است، زمینه ای برای بروز حس شوخ طبعی کودک به وجود نمی آید و در نتیجه در چنین محیطی بسیاری از کشش های خلا قانه کودک پنهان می ماند.

10- تحمیل نقش بـــزرگسـال به کــودک

بسیاری از والدین علاقمندند که کودک آنها سریعا رشد کند و کودکی خود را پشت سر بگذارد. آنها گاهی برای تسریع این امر سعی می کنند ا کودک خود مانند بزرگسالان رفتار کنند و به تبع آن از کودک خود توقع ایفای نقش هایی بزرگتراز محدوده سنی آنها را دارند. تحمیل نقشهای کاذب بزرگسالی به کودکان، روند رشد اجتماعی آنان را مختل می سازد و سبب پدید آمدن رفتارهای نابهنجار و تصنعی در آنها می گردد وهمین امرباعث از بین رفتن بسیاری از استعدادهای خلاق دوران کودکی می گردد.


« به تخیل کودکان خود پروبال بدهید آن وقت از پرواز بلند آنها شگفت زده خواهید شد»


مـــوانع خلاقیت در محیط مدرســه

1- تاکید زیاد بر نمره دانش آموز به عنوان ملاک خوب بودن

این مسئله یکی از شایع ترین موانع رشد خلاقیت در دانش آموزان به شمار می رود.هنگامیکه دانش آموز احساس کند، تنها، چیزی اهمیت بیشتری دارد و در ارزیابیها ملاک خوب بودن شمرده می شود، نمره بالاست و نه چیز دیگر، در نتیجه کسب نمره بیشتر به خودی خود برای وی حکم مهمترین هدف را پیدا میکند و بنابراین او تنها در جهت به دست آوردن آن می کوشد. در چنین جوی تلاش برای خلاقیت و نوآوری برای دانش آموز معنایی نخواهد داشت.

2- روشهای تدریس سنتــی و مبتنی بر معلم محـــوری
به کارگیری افراطی روشهای سنتی که در آنها غالبا معلم نقش محوری را در کلاس ایفاء می کند و بیشتر مبتنی بر سخنرانی و استفاده از مهارتهای کلامی است، سبب می شود دانش آموز در فرآیند تدریس و یادگیری و ایفای یک نقش فعال فرصت مشارکت کمتری را پیدا کند. دانش آموزی که در این نوع سیستم تحصیل می کند مجالی برای بروز استعداد های خلاق نمی یابد و به تدریج تحرک و پویایی خود را از دست می دهد.

3- عـــدم شناخت معلـــم نسبت به خلاقیت
در بسیاری از موارد آشنا نبودن معلم یا مربی با شیوه های پرورش خلاقیت دانش آموزان خود به تنهایی یک مانع بزرگ در این زمینه محسوب می شود. معلمی که شناخت صحیحی از ماهیت خلاقیت، موانع و روش های پرورش نداشته باشد، بدیهی است نه تنها نمی تواند اقدامی برای بروز استعداد های خلاق دانش آموزان خود در کلاس انجام دهد، بلکه ممکن است ناآگاهانه و به مرور زمان کلاس درس خود را به محیطی تبدیل کند که در آن خلاقیت دانش آموز سرکوب می شود.

4- فقدان حداقل امکانات لازم برای انجام فعالیتهای خلاق دانش آموزان
هر چند بسیاری از فعالیت های خلاق نیازمند هزینه ها و امکانات خاصی نیست و اغلب آنها با اندکی تغییر در روشهای تدریس و استفاده بهینه امکانات و فضای آموزشی موجود در مدارس قابل اجراست، اما گاهی فقدان این حداقل امکانات لازم سبب می شود که انجام برنامه های پرورش خلاقیت در کلاس و مدرسه با مانع یا شکست روبه رو شود. این کمبودها در بسیاری از موارد تاثیری مخرب بر علاقه و انگیزه دانش آموزان برای شرکت در این برنامه ها می گذارد.

5- اهداف و محتـــوای کتابهای درســـی
موضوع اهداف و محتوای درسی مبحثی بسیار گسترده است و از جوانب مختلف قابل بررسی می باشد ، اما در اینجا تا این حد بدان اشاره می شود که چنانچه در یک نظام آموزشی کتاب درسی به عنوان مهمترین و تنها منبع تدریس و آموزش مورد استفاده قرار گیرد و در عین حال در میان اهداف و محتوای آن چیزی به عنوان پرورش خلاقیت منظور نشده باشد، مسلما دانش آموز آزادی عمل و توانایی لازم را نخواهد داشت که پا را از چهارچوب کتاب درسی خود فراتر بگذارد و در نتیجه او می آموزد تا صرفا در محدوده کتاب درسی خود بیندیشد و نه بیشتر.

6- عدم توجه به تفاوتهای فـــــردی دانش آموزان
در نظر نگرفتن این واقعیت که هر دانش آموز در عین اشتراکاتی که با سایر دانش آموزان دیگر دارد ،یک انسان منحصر به فرد است و دارای استعداد ها ،علایق و کششهای ویژه خود نیز می باشد، سبب می گردد معلم دید و نگرشی یکسان نسبت به همه دانش آموزان داشته باشد، این نوع نگرش در حوزه پرورش خلاقیت یک مانع اساسی محسوب می شود و به ویژه سرخوردگی دانش آموزان خلاق را به دنبال خواهد داشت.

7- عـــدم پذیــــرش ایده های جدید
عادت به تفکرات کلیشه ای ،راه حلهای معمولی و تجربیات تکراری می تواند سبب پدید آمدن نوعی دید انتقادی در معلم و دانش آموزان در کلاس های درس شود که می توان آنرا روحیه عدم پذیرش ایده های جدید نامید.
برای دانش آموزی که از تفکری خلاقی برخوردار است و میل به خلق ایده های نو و غیر معمول دارد، بسیار مایوس کننده خواهد بود که ایده ها و افکارش به خاطر غیر معمولی بودن مورد بی توجهی معلم یا دانش آموزان قرار گیرد. این دانش آموزان به تدریج تحت تاثیر نظر جمع ،ممکن است نوگرایی و این نوع تفکر خود را دال بر وجود ضعف یا مشکلی در خود تلقی کند. احساس غیر عادی بودن در بسیاری از دانش آموزان خلاق ناشی از وجود یک چنین جوی در کلاس است که در نهایت به خود سانسوری منتهی می شود.

8- ارائه تکالیف درســـی زیاد به دانش آموزان

معمولا انجام تکالیف درسی بخش عمده ای از وقت دانش آموزان را به خود اختصاص می دهد. در مواردیکه به دانش آموز تکالیف زیادی داده می شود و او ناچار میشود همه توان و انرژی فکری خود را برای انجام آن تکالیف صرف کند، در نتیجه دیگر فرصت و همچنین توانایی چندانی برای پرداختن به فعالیتهای دیگر نخواهد داشت. به علاوه از آنجا که انجام زیاده از حد تکالیف درسی برای دانش آموزان چندان خوشایند نیست ،این موضوع میتواند سبب بی علاقگی و بی میلی آنها نسبت به فعالیتهای دیگر از جمله فعالیتهای خلاقانه که نیازمند آرامش فکری و روانی است، گردد.

9- استهـــزا و تمسخـــر به خاطر ایده یا نظـــر اشتباه
در کلاسهای درس زیاد اتفاق می افتد که دانش آموزی به دلیل مطرح کردن یک نظر اشتباه یا ایده ای نادرست یا عجیب و غریب از طرف معلم یا دانش آموزان هم کلاسی خود مورد تمسخر و استهزا قرار گیرد. برای دانش آموزی که گرایش های خلاقانه دارد، این نوع برخورد دیگران حکم توبیخ و تنبیه را دارد. در نتیجه احتمال دارد این دانش آموز به تدریج بیاموزد که ایده های خود را از ترس اینکه ممکن است اشتباه باشد و مورد استهزای سایرین قرار گیرد ،اساسا به زبان نیاورد و آنرا در درون خود سرکوب کند.

یک دانش آمــــوز خــلاق :

" به خانم معلـــم گفتم که نقاشی خواب دیشب خودم را کشیده ام. اما او هم مثل بقیه بچه ها مرا مسخره کرد، من هم آنـــرا پاره کردم و به جای آن یک خانه و یک درخت کشیدم! "

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و یکم دی 1385ساعت 10:26  توسط محسن فروتن  |  آرشیو نظرات

خلاقیت

خلاقیت

زمان مناسب بروز خلاقیت
مطالعات بر روی بیش از هزار کارمند انگلیسی نشان داده است که ساعت
۱۰ و۳۰
دقیقه صبح هر روز بهترین زمان برای بروز توانایی هایی خلاقانه و ابتکاری تمام کارمندان است.
این پژوهش که از سوی آژانس توسعه اقتصادی «کورنوال» در انگلیس صورت گرفته نشان می دهد ذهن خلاق کارکنان و کارمندان در این ساعت، بیش از هر زمان دیگری در طول روز فعال می شود.به گفته سخنگوی این آژانس بهتر است که در این فاصله زمانی کارهایی که باعث آشفتگی ذهن کارمندان می شود مانند تماس با همکاران، استفاده از پست الکترونیکی یا تماس های تلفنی محدود شود.این محققان توصیه می کنند در این زمان که تقریبا
۱۵
دقیقه طول می کشد بهتر است به کارمندان یک زنگ تفریح داده شود تا ذهن خود را آزاد کرده، لحظه ای آرام بوده و به تصویر گسترده تری در ذهنشان نگاه بیاندازند. این کار تاثیر بسیار متفاوتی در ایده های کاری آنها بر جای خواهد گذاشت.
منبع :سایت افتاب

+ نوشته شده در  جمعه بیست و دوم دی 1385ساعت 14:21  توسط محسن فروتن  |  آرشیو نظرات


خلاقیت

لاقیت
آموزش خلاقیت (آفرینندگی)

همه روان شناسان پرورشی و متخصصان آموزشی معتقدند که توانایی های آفریننده و شیوه های فکری واگرا را می‌‌توان به افراد، به ویژه به کودکان و نوجوانان، آموزش داد. ما اینجا به طور خلاصه به چند اصل کلی برای پرورش خلاقیت اشاره می‌‌کنیم.

1. تجارب کودکان را به موقعیت های خاص محدود نکنید.
سؤالاتی بپرسید که با چرا و چگونه آغاز می‌‌شوند، نه کجا و چه کسی و چه وقت. سؤال هایی طرح کنید که دارای جواب های متعدد باشند. سؤال هایی که تنها یک جواب دارند منجر به تفکر همگرا می‌‌شوند، سؤال هایی که جواب های متعددی را در یادگیرنده بر می‌‌انگیزانند. شوق تفکر واگرا و آفرینندگی است.

2. برای طرح سؤال‌ها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شوید.
از سؤال های غیر معمول که از سوی دانش آموزان طرح می‌‌شوندو شما از عهده جواب آنها بر نی آیید نهراسید. به آنها کمک کنید و با همکاری یکدیگر به جستجو برای یافتن جواب این سؤالات بپردازید.

3. فرصت هایی برای خود آموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار یادگیرندگان قرار دهید.

4. نسبت به تفاوت های فردی یادگیرندگان با احترام برخورد کنید.
گورتزل (1962-
Gortzel
) پس از بررسی شرایط پرورشی 400 نفر از افراد برجسته قرن بیستم تأثیر شرایط پرورشی آموزشگاه‌ها و روش آموزشی معلمان را بر رشد توانایی های خلاق در کودکان به گونه زیر بیان داشته است. " معلمانی که بیش از معلمان دیگر مورد احترام و علاقه افراد نخبه مورد مطالعه ما قرار داشتند، معلمانی بودند که به این افراد امکان می‌‌دادند تا متناسب با توانایی هایشان پیش بروند. فرصت فعالیت کردن در موضوعات دلخواهشان را به آنها می‌‌دادند و آنها را به تفکر وا می‌‌داشتند و کتاب های مهیج به آنها معرفی می‌‌کردند"

5. رفتارهای آفریننده را برای کودکان سر مشق قرار دهید.
یلون و نیستاین (1977) در این مورد گفته اند: " دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی پس از مشاهده رفتارهای خلاق نشان داده شده در یک فیلم یا از سوی معلم، رفتارهای خلاق از خود نشان داده اند."

6. از روش‌ها و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگی استفاده کنید.
معروف ترین این روش‌ها روش بارش مغزی است. در این روش معلم مسأله ای را به دانش آموزان می‌‌دهد و از آنها می‌‌خواهد تا هر چه راه حل برای مسأله به ذهنشان می‌‌رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل‌ها و اظهار نظرهای مختلف تقویت می‌‌کند ولی پیش از ارایه تمامی راه حل‌ها از سوی دانش آموزان، درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید.

روش آموزش دیگری که منجر به بالا بردن سطح فعالیت های خلاق یادگیرندگان می‌‌شود، آموزش مهارت های پژوهشی (
Research Skill) است. آموزش مهارت های پژوهشی به طرح و آزمودن فرضیه از سوی یادگیرندگان کمک میکند. روش های درست طرح فرضیه و آزمون فرضیه به وسیله کودکان منجر به ایجاد طرز تفکر آفریننده در آنها می‌‌شود.

علاوه بر روش های فوق روش مطالعه آفریننده (
Creative Study) نیز روش موثری در آموزش خلاقیت است. تورنس و هارمون (1961) نشان داده اند که می‌‌توان به کودکان آموزش داد تا مطالب را به طور آفریننده بخوانند. آنها در این باره راهنمایی های زیر را در اختیار دانش آموزان قرار داده اند:

وقتی که به خواندن مطالب یک کتاب می‌‌پردازید به مورد استفاده های مختلف اطلاعاتی که در آن کتاب به آنها بر می‌‌خورید بیندیشید. خیلی اهمیت دارد به راههایی که می‌‌توانید اطلاعات خوانده شده را در زندگی شخصی و حرفه ای خود به کار ببندید فکر کنید.

تنها به این سوال اکتفا نکنید که مولف چه می‌‌گوید؛ از خود بپرسید که چگونه می‌‌توانم آنچه را که نویسنده نوشته است، مورد استفاده قرار دهم. تنها به یک مورد اکتفا نکنید تا آنجا که می‌‌توانید موارد استفاده های بیشتری را بیابید و بعضی از آنها را برای مصارف آینده خود یادداشت کنید. ممکن است مدتی وقت لازم باشد تا این نوع مطالعه کردن را بیاموزید. با این حال مأیوس نشوید بعد از دو سه روز خواهید دید که می‌‌توانید این روش مطالعه را به راحتی به کار ببندید
نوشته : آقای بهمن رفیعی

+ نوشته شده در  جمعه بیست و دوم دی 1385ساعت 14:15  توسط محسن فروتن  |  آرشیو نظرات