کودک
چگونه از فرزند خود یک نابغه بسازیم؟ ( قسمت دوم )
در جهت نبوغ کودک نوپایتان باید چهار قدم را بردارید: 1- شرایط هدایت کننده ایجاد کنید .گل در خاک مناسب و شرایط زیست محیطی مناسب رشد می کند. فرزند آدمی نیز در شرایط هدایت کننده و مناسب گل می کند. 2-همواره راهنمایی کنید ،دستور ندهید.کودک نسبت به لحن صدای شما بسیار حساس است .آهنگ صدای خود را چنان تنظیم کنید که ملایم و ترغیب کننده باشد .اگر فرزندتان فشاری احساس کند ،هرگز به نتایج دلخواه نخواهید رسید . یادگیری باید برای فرزندتان تجربه ای لذتبخش باشد . اگر احساس کند یادگیری را به او تحمیل کرده اند،دیگر لذت بخش نخواهد بود. 3-صبور باشید نه متوقع : روانشناسان کودک دریافته اند که کودک تا سن شش سال و گاه بیشتر،به هر موضوعی نمی تواند بیشتر از دو دقیقه توجه کند .یعنی کودک پس از دو دقیقه حواسش از کاری که شما می کوشید او را به آن مشغول کنید پرت می شود و سرگرم بازی با عروسک خود می شود و مجبورش نکنید به انجام کار مورد نظر شما ادامه دهد زیرا فقط باعث آزار او می شود . 4-دانش را به همراه عشق هدیه کنید والدین مانند همه انسانها ،میل به ابراز اشتیاق و تعصب بیش از حد دارند و لذا گاهی خود و فرزندانشان را
تحت فشار بیش از حد قرار می دهند.ممکن است وقتی مشتاق و حتی نگران بیدار کردن نبوغ در فرزندتان هستید یک عامل حیاتی را فراموش کنید و آن شادی فرزندتان است . همواره دانش و تشویق خود را به همراه عشق و مهربانی تفویض کنید. زیرا نبوغ باید برای کودک یک موهبت باشد نه یک تحمیل .
فرد نابغه می تواند به کمک قدرت دانش پیشرفته ،استعدادهای طبیعی پرورش یافته و اعتماد به نفس ، بر رویدادها تاثیر بگذارد و سرنوشت خود را به دست گیرد.اگر از سنین پایین به کودک آموزش داده شود تا استعدادها و مواهب خاص و منحصر به فرد خود را پرورش دهد،به او حق انتخاب و سلطه بر سرنوشت خودش داده می شود . « مثلا مادری را می شناسم که از هر فرصتی برای آموزش فرزندش استفاده می کند ، به هنگام غذا ،زمانی که کودک با بلوک هایش بازی می کند، موقع تماشای فیلم ، در هنگام حمام کردن و... مادر با در اختیار قرار دادن هر فرصتی برای یادگیری دختر ،احساس طبیعی را در ذهن او تقویت می کند که یادگیری و مطالعه و تحقیق ،بخشی از نفس زندگی هستند.این آموزش گرانبهایی است که کودک با آن رشد می کند! این کودک اکنون یازده ساله است .از نظر بازی با دوستان و انجام تکالیف درسی هر دو به یک اندازه لذت بخش هستند .من تضمین می کنم که این کودک همچنان که بزرگتر شود و با مطالعات سنگین تر و ضروری تر مواجه شود،هرگز دچار افسردگی پیش از امتحانات و یا احساس رنج آور « مجبورم درس بخوانم » نخواهد شد.
* تا زمانی که همه والدین نفهمند که مغز همه کودکان موهبتی الهی است و می تواند به یک مغز نابغه مبدل شود ،جامعه همچنان تعداد انگشت شماری «مورد مکشوف » را ستایش خواهد کرد و اکثریت را نادیده خواهد گرفت ، چه ثروت گرانبهایی که به هدر می رود.
بهره گبری از کتابهای مصور بدون نوشته ،به کودکان خواندن نمی آموزد. اگر هنگام خواندن کتابهای مصور با نوشته، بر روی کلمات اشاره کنید کودک با کلمات آشنا می شود.بخصوص کلماتی که بر کودک تاثیر عاطفی دارد. استفاده از کارتهای نمایشی که روی آن نوشته و یا تصویر است برای بهتر فهماندن مطالب استفاده می شود بر روی مقوای سفید 25 در 25 سانتی متر می توان با حروف بزرگ نام اسباب بازی های کودک خود را بنویسید.برای مثال روی یک مقوا بنویسید «خرس »و روی مقوای دیگر گربه و بدین وسیله با برداشتن هر اسباب بازی کارت مربوطه را برداشته و بخوانید و آنگاه برای هر اسم یک قصه بگویید و از این طریق کلمه بر ذهنش حک می شود و آنگاه از کودک بخواهید در این رابطه یک قصه بگوید. « یک مربی کودکستان که زمانی می شناختمش،برای آموزش دختر خودش روش خاصی داشت ،او کارتی را که رویش کلبه ای نوشته بود، پشت سرش پنهان می کرد و با بازیگوشی به دخترش نزدیک می شد و می گفت « مامان برای بچه اش چه قایم کرده ؟» توجه کودک یک ساله جلب می شد و سعی می کرد خود را به آن موضوع اسرار آمیز برساند. سپس مادر کارت را بالا می گرفت و با پیروزی می گفت «گربه!» ، قهقهه شادی کردن نشان می داد که بازی نتیجه مطلوب را به بار خواهد آورد .این کودک در مدت کوتاهی خواندن یاد گرفت.به زودی خواندن جملات را آغاز کرد.مادرش کتابهای ساده مختلفی خرید که هریک از آنها برای کودک خردسال ،گنجی از دانش در برداشت .دختر کوچولو در سن چهارسالگی چنان با کلمات و جملات آشنا بود که اعجاب همگان را
برمی انگیخت . موفقیت این مادر مرهون اعتقادی بود که به فرزندش داشت و نگرش سالم و سازنده اش، و شکیبایی و شوخ طبعی اش که فرزند را مشتاق همه بازهای خواندنی می کرد. هر مادری باید روش خاص خود را بیابد که فرزندش را به خواندن کلمات مکتوب ترغیب کند.عشق فراوان شما نسبت به فرزندتان ،ضامن موفقیت شماست . **** پرورش توان حرف زدن در سنین پایین ، بر توانایی خواندن کودک تاثیر مثبت دارد.می توانید همزمان با حرف زدن او دست بزنید یا به طریق دیگری شادی خود را از این امر نشان دهید.او هم به نوبه خود خوشحال می شود و میل دارد که این کار را تکرار کند .در نتیجه، او از بابت حس شنوایی
خود به وجد می آید. شعرهای انگین کودکستانی نقش مهمی ایفاء می کند.بسیاری از آنها جاذبه درونی مقاومت ناپذیر دارند اما نقش آموزشی آنها فاقد ارزش است و جذابیت آنها در ریتم آهنگین آنهاست . کودک شما هر چه زودتر به حرف بیفتد،توان خواندن زودتر در او پایه ریزی می شود.پرورش استعداد برقراری ارتباط،اولین قدم در آموزش خواندن است . هنگامی که کودکتان را تشویق به حرف زدن می کنید،در واقع او را به استفاده از استعداد طبیعی شنیدن هم ترغیب می کنید.
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم دی 1385ساعت 23:20 توسط محسن فروتن | آرشیو نظرات
تست تورنس
آزمون سنجش خلاقیت
تورنس
قــــاســـم آزاد
پرسشنامهای را که در پیش رو دارید حاوی 60 سؤال است که هر سؤال مشتمل بر سه گزینه یا پاسخ میباشد.
لطفاً هر یک از سؤالات را با دقت مطالعه نموده، سپس یکی از پاسخهای ارائه شده در زیر هر سؤال را با علامت ( * ) انتخاب نمایید. بدیهی است اظهار نظر واقعی و دقیق شما مد نظر میباشد.
جـــــــدول نــــــرم آزمــــــون تــــــورنس:
میــزان خــلاقیت امتیـــاز
خلاقـــیت بسیـــار زیاد : از 120 الـــی 100
خلاقیــــت زیـــاد : از 100 الـــی 85
متـــوسط : از 85 الــی 75
خلاقیت کـــم : از 75 الــــی 50
خلاقـــیت بسیار کـــم: از 50 الـــی پایین
1- وقتی با یک مساله خیلی مشکلی روبرو میشوید معمولاً چه میکنید؟
الف- گـــریه میکنم، چون فکر نمیکنم بتوانم مسأله را حل کنم.
ب- گریه نمـــیکنم، اما ناراحت میشوم.
ج- سعی میکنم راه مناسبی بـــرای حل مسأله بیابم.
2- اگر سرگرم ساختن وسیلهای باشید، ناگهان دریابید قطعه مهمی از آن گم کردهاید، چه میکنید؟
الف- کار ار متوقف میکنم.
ب- سعی میکنم قطعه گم شده را پیدا کنم و اگر نتوانم آن را پیدا کنم کار را متوقف میکنم.
ج- قطعة گم شده را پیدا میکنم و اگر نتوانم آن را پیدا کنم به جای آن قطعة دیگر میسازم.
3- وقتی در مکانی عمومی هستید، آیا سعی میکنید حدس بزنید افرادی که دور شما هستند دربارة چه چیزی بحث میکنند؟
الف- هرگز علاقهمند نیستم حدس بزنم دیگران درباره من چه چیزی بحث میکنند.
ب- گاهی دوست دارم حدس بزنم دیگران درباره من چه چیزی بحث میکنند.
ج- همیشه دوست دارم حدس بزنم دیگران درباره من چه چیزی بحث میکنند.
4- آیا از حل مسائل دشــــوار لذت میبرید؟
الف- خیــــــــر، از حل مسائل دشوار لذت نمیبرم.
ب- به ندرت از حل مسائل دشوار لذت میبرم.
ج- اغلب از حل مسائل دشوار لذت میبرم.
5- اگر عضو گروهی باشید که باید مسألهای را با همکاری حل کنند، چه میکنید؟
الف- خودم کاری نمیکنم و میگذارم دیگر اعضای گروه مسأله را حل کنند.
ب- گاهی در آنچه گروه انجام میدهد، شرکت میکنم.
ج- به طور فعال در آنچه گروه انجام میدهد، شرکت میکنم.
6- وقتــــی که با مسأله تازهای روبرو میشوید معمولاً چه میکنید؟
الف- از کسی میخواهم آن را برایم حل کند.
ب- سعی میکنم با کمک کسی دیگر آن را حل کنم.
ج- سعی میکنم اطلاعات بیشتری بدست آورم تا بتوانم خودم آن را حل کنم.
7- اگــــر درگیر حل مسألة مشکل ریاضــــی باشید، چه میکنید؟
الف- از معلــــم یا شخصـــــی میخواهم به من کمک کند.
ب- یک کتاب ریاضـــی مــربوط به مسأله را میخوانم.
ج- از منابعی که در دستـــرس دارم استفاده میکنم.
8- وقتی در گروهی برای حل مسألهای کار میکنید، اعضای گروه چگونه از نظرات مبتکرانه شما استقبال میکنند؟
الف- به ندرت از نظرات مبتکرانه من استقبال میکنند.
ب- گاهی از نظرات مبتکرانه من استقبال میکنند.
ج- اغلب از نظرات مبتکرانه من استقبال میکنند.
9- وقتی با مشکلی غیر عادی مواجه میشوید، معمولاً آن را چگونه رفع میکنید؟
الف- اغلب از کســـی کمک میگیـــــرم.
ب- قبل از اینکه از کسی کمک گیرم مدت کوتاهی تلاش میکنم تا خودم آن را حل کنم.
ج- مدتی بسیار طولانــــی تلاش میکنم تا خودم آنرا حل کنم.
10- آیا به نظــــر دیگــــران شما سؤالات مشکلـــی طـــرح میکنید؟
الف- خیــــر، این طور فکـــــر نمیکنم.
ب- گاهـــی این طور فکر مــی کنم.
ج- اغلب این طــور فکر میکنند.
11- آیا معمولاً دوست دارید به کارهـــای تازه دست بــــزنید؟
الف- معمولاً به کـــارهای تازه دست نمــــیزنم.
ب- گاهــــی به کارهای تازه دست میزنم.
ج- اغلب به کارهای تازه دست میزنم.
12- وقتـــــی با مسأله پیچیدهای روبهرو میشوید، چه مـــیکنید؟
الف- سعــــی میکنم خود را درگیـــر حل آن نکنم.
ب- ممکـــن است زمان کوتاهــــی برای حل آن تلاش کنم.
ج- زمانی بسیار طولانـــی برای حل آن تلاش میکنم.
13- آیا از تجـــارب تازه لذت مـــــیبرید؟
الف- از تجارب تازه لذت نمـــیبرم.
ب- گاهــــی از تجارب تازه لذت میبرم.
ج- از تجارب تازه لذت نمـــیبرم.
14- وقتی در موقعیتی قـــــرار میگیرید که از عهدة آن برنمیآیید.
الف- اغلب به دیگــــران متوسل میشوم.
ب- گاهی به دیگران متــــــوسل میشوم.
ج- معمولاً تــــرجیح میدهم به خودم متکــــی باشم.
15- به آنچه مستقلاً انجام مــــیدهید، چقــــدر اطمینان دارید؟
الف- به آنچه خـــودم مستقلاً انجام میدهم اطمینان زیادی ندارم.
ب- به آنچه خــودم مستقلاً انجام میدهم تا حدودی اطمینان دارم.
ج- به آنچه خودم مستقلاً انجام مـــیدهم اطمینان زیادی دارم.
16- آیا از انــــجام آزمایشهای علمـــــی لذت میبرید؟
الف- از انجام آزمایش لذت نمــــیبرم.
ب- از انجام آزمایش تا حــــدودی لذت میبرم.
ج- از انجام آزمایش خیلـــی لذت میبرم.
17- آیا هــــرگـــــز به رویا فـــــرو میروید؟
الف- خیــــر، من به رویا فرو نمیروم.
ب- گاهی، اگـــــر وقت داشته باشم به رویا فرو میروم.
ج- اغلب اگـــــر وقت داشته باشم به رویا فــــرو میروم.
18- در بیان مطالب خود با چه سهولتـــی از کلمات استفاده میکنید؟
الف- معمـــــولاً اشکـــــــال دارم.
ب- گاهـــــــی اشکــال دارم.
ج- به ندرت اشکـال دارم.
19- بیان شمـــــا تا چه اندازه خــــــوب است؟
الف- مطالبم را به خوبی بیان نمـــــیکنم.
ب- گاهــــی مطالبم را به خوبی بیان میکنم.
ج- اغلب مطالبــــم را به خوبـــــــی بیان مــیکنم.
20- نــــوشتن شما تا چه اندازه خــــوب است؟
الف- در نوشتن نظـــــراتم اشکال دارم.
ب- شاید بتوانـــــــم نظراتم را بنویسم.
ج- کاملاً میتوانــــم نظراتم را بنویسم.
21- اگر عدهای از افراد به نحوی غیر منتظره از شما بخواهند بیش از پنج دقیقه دربارة موضوعی صحبت کنید تا چه اندازه از عده این کار برخواهید آمد؟
الف- از عهدهاش بر نخواهم آمد زیرا برای آن آمادگــــی نداشتهام.
ب- نهایت سعی خود را خواهــــم کرد تا از عهده آن بر ایم.
ج- به خوبـــی از عهده آن بر خواهــــم آمد.
22- برای توصیف چیزی با چه سهولتی به کلمات دست پیدا میکنید؟
الف- معمــــولاً این کار برایم دشـــوار است.
ب- گاهــی این کار بــرایم آسان است.
ج- اغلب این کار برایم آسان است.
23- آیا به شغلی علاقه دارید که مستلزم فراهم ساختن اندیشههای بسیار باشد؟
الف- علاقـــــهمند نخواهم بود.
ب- شاید علاقــــهمند باشــــم.
ج- همیشه علاقــــهمند خــــواهم بود.
۲۴- برای بیان یک اندیشه با چه سهولتی به کلمات مترادف دست پیدا میکنید؟
الف- معمولاً این کار برایـــــم دشـــــواراست.
ب- گاهی این کار بــــرایم آســـان است.
ج- اغلب این کار برایم آسـان است.
25- اگر به ناچار در مسابقهای شرکت کنید که در آن باید تا حد امکان کلمههای بسیاری را که با حرف « ج » شروع میشوند بیان نمایید. تا چه اندازه از عهدة این کار برمیآیید؟
الف- چند از عهدة این کار برنمـــیآیم.
ب- تا اندازهای از عهدة این کار برنمــــیآیم.
ج- در حد خیلی زیادی از عهدة این کار برمـــیآیم.
26- اگر از شما خواسته شود در مسابقهای شرکت کنید که در آن باید چیزهای متعلق به یک طبقه معین مانند غذاها یا گیاهان را نام ببرید تا چه اندازهای از عهده این کار برمیآیید؟
الف- چند از عهــــدة این کار برنمیآیم.
ب- تا اندازهای از عهدة این کار برنمـــــیآیم.
ج- در حد خیلی زیادی از عهدة این کار برمـــیآیم.
27- چند جمله میتوانید بنویسید که همة آنها با کلمة « همه » شروع شود؟
الف- میتوانــــم فقط چند تا بنویسم.
ب- میتوانم تعــــدادی بنویسم.
ج- میتوانم تعداد زیادی بنـــــویسم.
28- آیا میتوانید غیر از کاربرد معمولی اشیاء موارد استفاده ممکن دیگری نیز برای آنها پیدا کنید؟
الف-این کار بـــــرایم خیلی دشوار است.
ب- شاید بتوانم چند مورد استفاده دیگـــــر پیدا کنم.
ج- میتوانـــم موارد استفادة بسیاری پیدا کنم.
29- نوشتن تعداد زیادی داستان تازه چقد برایتان آسان است؟
الف- این کار برایـــــم دشــوار است.
ب- میتوانم چند داسـتان بنویسم.
ج- میتوانم داستــــانهای بسیار بنویسم.
30- کدامیک از موارد زیر برایتان آسانترین است؟
الف- حفظ یک شعـــــر ده بیتی.
ب- تفسیر یک شـــــعر ده بیتی.
ج- سرودن یک شعــــر ده بیتی.
31- اگر از شما خواسته شود تا مقالهای برای روزنامه دربارة جامعة خود بنویسید، ترجیح میدهید درباره کدامیک از موارد زیر بنوسید؟
الف- آنچه را که پیش از آن دربارة جامعهام نوشته شده است خلاصه میکنم.
ب- بر آنچه که پیش از آن دربارة جامعهام نوشته شده است اطلاعات دیگری میافزایم.
ج- پس از مطالعه مطالبی که پیش از آن دربارة جامعهام نوشته شده است به نوشتن مقالة خود اقدام میکنم.
32- از کدام مورد زیر بیشترین لذت را میبرید؟
الف- از مطالـــعه کتابهای معـــــروف لذب میبرم.
ب- از مطالعه کتابهای معروف و نوشتن چند کتاب توسط خودم لذت میبرم.
ج- از نوشتن کتابهای خـــــودم لذت میبرم.
33- در طراحی اسباببازیهای جدید برای کودکان موفق میشوید؟
الف- چندان مـــــــوفق نخواهم بود.
ب- شاید بتوانم چند طـرح ارائه کنم.
ج- میتوانم طــــــرحهای بسیاری ارائه کنم.
34- اگر به جای معلم به کلاس کودکستانی بروید و طرح درس نداشته باشید تا چه اندازه از عهدة آن برمیآیید؟
الف- شکست خواهــــــم خورد.
ب- مشکل خواهــم داشت.
ج- موفق خواهــم شد.
35- نوشتن مترادفهای بسیار برای کلمه «سریع» چقدر برایتان آسان است؟
الف- این کار بــــــرایم خیلی دشوار است.
ب- این کار تا اندازهای برایم دشوار است.
ج- این کار بــــرایم آسان است.
36- فرض کنیم همه راههای معمولی برای گرم کردن غذا را از دست دادهایم، تهیة فهرستی طولانی از راههای دیگر برای گرم کردن غذا چقدر برایتان آسان است؟
الف- این کار بـــــرایم خیلی دشوار است.
ب- این کار تا اندازهای برایم دشوار است.
ج- این کار بـــرایم آسان است.
37- اگر ناچار به ایراد سخنرانی باشید تا چه اندازه از عهدة آن بر میآیید؟
الف- به طور کامل از روی یادداشتهایم مــــــیخوانم.
ب- بیشتــــر از روی یادداشتهایـم مــــیخوانم.
ج- گاهــی به یادداشتهایـم نگاه میکنم.
38- اگر با گروهی از دوستانتان باید و آنان از شما بخواهند درباره چیزی که در آن تجربه دارید یک ساعت صحبت کنید چه کار میکنید؟
الف- سعی میکنم از صحبت کــــردن دربارة آن خودداری کنم.
ب- میتوانم فکـــــــر کنم و چیزهای بگویم.
ج- میتوانم مدتی طولانـــــی دربارة آن صحبت کنم.
39- آیا هـــرگــــز به شغلی علاقهمندید که مستلــــزم ســر هم کردن داستان در مقــابل شنــــوندگان باشد؟
الف- علاقهمنــــــد نیستم.
ب- شاید علاقهمند باشم.
ج- علاقهمنـــد هستم.
40- وقتی ناچار باشید با کسی که فارسی خوب بلد نیست ارتباط برقرار کنید یافتن راههای سادهتر برای بیان مطالب خود به فارسی تا چه اندازه برایتان آسان است؟
الف- معمولاً این کار بــــــــرایم دشوار است.
ب- گاهــــی این کار برایم دشـوار است.
ج- اغلب این کار بـرایم آسان است.
41- چقدر از ساختن چیزهای جدید لذت میبرید؟
الف- معمولاً از ساختن چیـــــــــزهای جدید لذت میبرم.
ب- گاهی از ساختن چیـــــزهای جدید لذت مـیبرم.
ج- اغلب از ساختن چیـزهای جدید لذت میبرم.
42- با افرادی که به سختی متقاعد میشوند چگونه برخورد میکنید؟
الف- در یافتــــن دلایل متقاعد کننده اشکال دارم.
ب- سعــــی میکنم برای متقاعد کردن آنها دلایل مختلف بیابم.
ج- برای متقاعد کردن آنان دلایل بسیار مــــییابم.
43- وقتی میخواهید کار پیچیدهای را انجام دهید، معمولاً کدام روش را بر میگزینید؟
الف- روشــــــــی واحد مییابم.
ب- شاید بتـــوانم چند روش بیــابم.
ج- میتوانم روشهای متنوعــــــی بیابم.
44- چه نوع کاری را بیشتر دوست دارید؟
الف- کاری که تقریباً همة مـــراحل آن از پیش مشخص و معین شده باشد.
ب- کاری را که بخشی از آن از پیش مشخص شده و بخشی از آن نیازمند به ابتکار باشد.
ج- کاری را که بیشتر مـــــراحل آن نیازمند ابتکار باشد.
45- آیا توضیح دلایل رفتار پیچیده مانند رفتار یک کودک نابهنجار برای شما دشوار است؟
الف- توضیح رفــــتار پیچیده برای من خیلی دشوار است.
ب- میتوانم تــــوضیحات کلی ارائه دهم.
ج- میتوانم تـــــوضیحات بسیاری ارائه دهم.
46- اگر به یک گردهمایی دعوت شوید تا مسایل جامعه خود را مورد بحث قرار دهید، تهیة فهرستی طولانی از مسایل آن چقدر برایتان دشوار است؟
الف- خیلــــی دشـوار است.
ب- تا حــــدی دشــــــــوار است.
ج- چنـــــــدان هـــــــــم دشوار نیست.
47- اگر از شما دعوت شود تا به انجمن شهر به منظور دریافت کمک مالی پیشنهادهایی ارائه دهید تا چه اندازه از عهدة این کار بر میآیید؟
الف- ارائه پیشنهادهایــــی فراتر از آنچه شــواری شهر قبلاً در نظر گـــرفته است برایم دشوار است.
ب- میتوانم تعداد اندکی پیشنهاد فــراتر از آنچه قبلاً شورای شهر در نظــر گرفته است ارائه دهم.
ج- مـــیتوانم پیشنهادهای زیادی فراتر از آنچه قبلاً شورای شــــهر در نظر گرفته است ارائه دهم.
48- آیا میتوانید به یک معلم کلاس اول کمک کنید تا راههای گوناگون بسیاری برای آموزش اعداد بیابد، به طوری که به فراگیری اعداد علاقهمند شوند؟
الف- خیـــــر، نمیتوانم این کار را انجام دهـــم.
ب- شاید بتوانم چند راه معـــدود ارائه دهم.
ج- بله مـــیتوانم راههای گــــوناگون بسیاری ارائه دهم.
49- کمک فکری به مدرسهای با امکانات محدود، برای دستیابی به راههایی جهت تأمین امکانات ورزشی و سرگرمیها چقدر برای شما آسان است؟
الف- خیلــی دشوار است.
ب- مــــیتوانم راههای جدیدی ارائه دهم.
ج- میتوانم راه های بسیــاری ارائه دهم.
50- وقتی حادثة غیر عادلانه برای شما رخ میدهد، آیا سعی میکنید به عوامل مختلفی که احتمالاً در آن دخالت داشتهاند پیببرید؟
الف- سعــــی نمیکنم.
ب- گاهی سعـــی میکنم.
ج- معمولاً سعــــی میکنــــــم.
51- وقتی حادثة عجیبی رخ میدهد، معمولاً چه میکنید؟
الف- به آن توجه نمـــیکنم.
ب- به جستجوی برخی از علل اصلـــی آن میپردازم.
ج- به جستجـــوی همة علل ممکن میپردازم.
52- وقتی به چیزی علاقهمند میشوید، چقدر به جزئیات آن توجه میکنید؟
الف- زیاد به جزئیات تــــوجه نمــــیکنم.
ب- به جزئیات کلـی آن توجه میکنم.
ج- به همه جــــزئیات آن توجه میکنم.
53- وقتی که به آواز گوش میکنید، چقدر به محتوای آن توجه میکنید؟
الف- هــــرگـــــز توجه نمیکنم.
ب- گاهـــی تـــوجه میکنم.
ج- خیلــی توجه میکنم.
54- وقتی به یک اثر هنری نگاه میکنید آیا به آنچه که هنرمند سعی دارد بگوید توجه میکنید؟
الف- به آنچه هنرمند سعی دارد بگوید، نمیاندیشم.
ب- گاهی اوقات به آنچه که هنرمند سعی دارد بگوید، میاندیشم.
ج- اغلب به آنچه که هنرمند سعی دارد بگوید، میاندیشم.
55- وقتی یک نمایش بدون کلام (پانتومیم) تماشا میکنید، چه واکنشی نشان میدهید؟
الف- فقط برای لذت بردن تماشا میکنم.
ب- آن را تماشــا میکنـــم و سعی میکنم پیام عمومی آن را درک کنم.
ج- آن را تماشا میکنم و سعــی میکنم همة پیام آن را درک کنم.
56- پس از تماشای فیلیم که شما را تحت تأثیر قرار داده است، معمولاً چه میکنید؟
الف- به کار بعــدی خود میپردازم.
ب- شاید دربارة یک جنبه از فیلم با دیگــران صحبت کنم.
ج- دربارة حوادث فیلم فکــر میکنم و دربارة آنها با دیگران صحبت میکنم.
57- وقتی نامهای مینویسید، معمولاً چه مطالبی در آن میگنجانید؟
الف- دربارة چیزهایی مینویسم که دیگران به دانستن آن نیازمندند.
ب- دربارة مهمتـــرین حوادث مینویسم.
ج- دربارة جزئیات زندگــــی خودم مینویسم.
58- وقتی که کتابی را می خوانید، آیا آنچه را میخوانید در ذهن خود مجسم میکنید؟
الف- آنچه را مــیخوانم در ذهن خود مجسم نمیکنم.
ب- آنچه را میخوانم گاهـــی در ذهن خود مجسم میکنم.
ج- همه آنچه را که میخوانم مجســم میکنم.
59- در آنچه که انجام میدهید از چه مقدار پیچیدگی لذت میبرید؟
الف- از انجام امـــور ساده و سر راست لذت میبرم.
ب- از انجام امـــور زندگی پیچیده لذت مــیبرم.
ج- از انجام امـور بسیار پیچیده لذت میبرم.
60- چقدر به جزئیات کاری که انجام میدهید، میپردازید؟
الف- به ندرت به جزئیات مـــیپـــــردازم.
ب- گاهـــی به جزئیات میپــــردازم.
ج- اغلب به جزئیات میپـــردازم.
آزمونگــــر پس از ادای جملات بالا برای دستیابـــی به نتیجه آزمون باید به ازای هر پاسخ به پاسخ ( الف ) صفــر امتیاز پاسخ ( ب ) یـــک امتیاز و پاسخ ( ج ) دو امتیاز بدهد.
منبـع: http://www.moalemrc.com/Articlesview.asp?key=36
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم دی 1385ساعت 10:22 توسط محسن فروتن |
آرشیو نظرات
کودک
چگونه از فرزند خود یک نابغه بسازیم ( قسمت اول )
از کتاب چگونه از فرزند خود یک نابغه بسازیم نوشته شاکونتالادوی ترجمه زهره زاهدی هنگامی که نوزادی به دنیا می آید ، معجزه خلقت یعنی مغز در وجود او متجلی می شود.این موهبت الهی ،چاه بی تهی است که فرزندتان می تواند برای سیراب کردن عطش ابدی اش برای دانستن از آن آب بکشد.اندامی است که کودک از طریق آن می تواند هزاران راه ممکن برای رسیدن به رویاها ،تصورات و آرمان ها ی خود کشف کند. نابغه در فرهنگ وبستر چنین تعریف شده است : کسی که توانایی فطری ذهنی ،یا استعدادی منحصر به فرد داشته
باشد ، کسی که روحیه او الهام بخش ، یا زندگی بخش یک قوم باشد ،کسی که والاترین استعدادهای ذهنی به صورت موهبت به او اهداء شده باشد . در فرهنگ آکسفورد نبوغ چنین تعریف شده است : روح حافظ شخص ، مکان یا سازمان ،استعدادی طبیعی ، عطیه خاص ذهنی ،استعداد ذهنی غریزی و خارق العاده که در خدمت تخیل ،خلاقیت یا اختراع قرار گیرد. هر انسانی در خود « استعدادی ذاتی » و « توانی منحصر به
فرد » دارد.هر کودکی با مغزی به دنیا می آید که از نظر علمی توان بالقوه داشتن «والاترین استعدادهای ذهنی » و « موهبت های خاص ذهنی » و همچنین « استعدادهای غریزی ،خارق العاده ،تخیلی ،خلاقانه و مخترعانه » را دارد در توصیف معنوی تر « روح حافظ » مترادف با «فرشته نگهبان » ،مادر خوانده پریا ،راهنما،کمک غیبی یا الهام و..... و نبوغ است . ***** کودک هر انسانی ، منحصر به فرد است و می تواند
مانند یک نابغه بدرخشد. اگر با عشق از او حمایت کنید و باورش کنید،هرگز دچار احساس کمبود و حقارت که مانع موفقیت است ، نخواهد شد. در عوض خود دوستی و اعتماد به نفس در او تقویت خواهد شد که هر دو از لوازم آزاد کردن آن توان بالقوه بسیار مهم یعنی نبوغ درون است که هنوز دست نخورده است . با تقویت خود دوستی و اعتماد به نفس در کودک زمینه های آزاد شدن توان بالقوه بسیار مهم یعنی نبوغ درون که هنوز
دست نخورده است مهیا می شود . اگر شما فرزندتان را باور کنید ، او نیز خود را باور خواهد کرد.فرزند شما از همین حالا هم از تیز هوشی فطری برخوردارست .زیرا استعداد داشتن قدرت ذهنی خارق العاده بالقوه در مغز وجود دارد.کودک شما از توان بالایی برای اختراع کردن برخوردارست و موهبت داشتن ذهنی با تخیلات و خلاقیت های رنگی و قوی به او عطا شده است .اعتماد ، حمایت ،داده های ذهنی ، اعتقاد شما به فرزندتان امکان می دهد همه این ویژگیها را با موفقیت بروز دهد . با بی اعتقادی به فرزند ،نبوغ را از درون تخریب
می کنید .برعکس ،با اعتقاد راسخ نسبت به فرزندتان ،مانند خورشید خواهید شد که نور خود را بر غنچه ای می تاباند تا آن را به گلی شکفته مبدل کند.
برای بروز نبوغ در فرزندتان به سه عامل زیر توجه کنید:
- باور کنید که شما می توانید نبوغ را فرزندتان بیدار کنید .
-باورکنید که فرزندتان توان آن را دارد که یک نابغه شود .
- هر گز اجازه ندهید به فکرتان خطور کند و هرگز ابراز نکنید که فرزندتان کم هوش و کم استعداد است . اگر این سه عامل کلیدی را در ذهنتان حک کنید ، برای انجام ماجرایی بسیار مهم آماده اید : بیدار کردن نبوغ در فرزندتان